روش علمي و صحيح مطالعه درك مطلب در زبان انگليسي

  (Scientific and correct way of studying a reading comprehension in English)

                   به كمك روش پيشنهادي ذيل مي توان يك درك مطب به زبان انگليسي را بطور علمي و صحيح در زمان كوتاهي مطالعه كرد و مطالب آن را بخوبي درك كرد . ذكر اين نكته الزامي است كه هدف از درك مطلب در اينجا (reading comprehension)مي باشد يعني شخصي متني را به زبان انگليسي مطالعه كند و منظور او از خواندن متن فهميدن مطالب آن باشد .

                بطور كلي يك متن را ميتوان به سه روش خواند :

               ۱- با صداي بلند خواندن(Reading aloud )

               ۲- لب خواني يا زمزمه كردن (Murmur)

۳- بدون صدا يعني فقط با چشم خواندن (Silent reading)

              

               حال سئوال اين است كه كدام يك بهتر است . اگر هدف خواندن درك مفاهيم و فهم مطلب  توسط خود فرد باشد بكار بردن روش بلند خواندن (Reading aloud) مناسب نيست چون موقع بلند خواندن بايد براي بلند خواندن تمركز كنيم كه باعث صرف انرژي ميشود  و توصيه مي شود كه بلند نخوانيم چون بخشي از انرژي ما را هدر ميدهد و در مدت كوتاهي خسته مي شويم  و مطالعه كردن را هر چند براي مدت كوتاهي متوقف مي كنيم . در واقع به منظور خواندن و درك مفاهيم و فهم يك متن توسط خواننده آن متن نيازي به بلند خواندن نيست و زماني كه فردي قادر به خواندن يك متن نباشد از شخص ديگري مي خواهد كه متن را برايش بخواند و بلند خواندن (Reading aloud) متن آنجا كاربرد دارد . در روش دوم لب خواني يا زمزمه كردن (murmur) باز هم فرد بدون اينكه نياز باشد انر‍ژي خود را صرف لب خواني مي كند ، لب خواني كه در واقع هيچ كمكي به درك بهتر مطلب نميكند . حتي اگر كسي عادت كرده است كه به اين روش ها متني را بخواند بهتر اينكه اين عادت را ترك كرده و ديگر به روش بلند خواندن (reading aloud ) يا لب خواني (murmur)مطلبي را نخواند كه جزء به هدر انرژي نتيجه اي نخواهد داشت .

             روش سوم يعني با چشم خواندن (silent reading)  توصيه ميشود زيرا در اين روش فرد براي بلند خواندن وتمركز روي خواندن انرژي صرف نميكند  و با چشم خواندن به او كمك ميكند كه تمركز بهتري داشته باشد و در حقيقت براي  درك و فهم مطلب و گرامر و لغات و موضوع اصلي متن تمركز كند . با استفاده از اين روش فرد مدت بيشتري و در نتيجه مطالب بيشتري را  ميتواند مطالعه كند .

          با توجه به مطالب ياد شده روش چشم خواني (Silent  reading) توصيه مي شود. توجه شود كه افراد در مطالعات طولاني مدت مثلاّ خواندن روزنامه يا كتاب داستان كه  براي خودشان مطالعه ميكنند به روش چشم خواني   (Silent  reading) مطالعه مي كنند.

            مواردي مشاهده شده است كه گاهي فراگيران يا برخي افراد ديگر عنوان كرده اند كه در استفاده از روش چشم  خواني (Silent  reading) دچار مشكل شده و تمركزشان را از دست داده اند . دليل اصلي آن عادت نكردن با اين روش است كه البته پس از مدت كوتاهي كه با اين روش مطالعه كردند اين مشكل خيلي زود مرتفع خواهد شد . در استفاده از اين روش براي تمركز حواس بهتر  وجلوگيري از عدم تمركز حواس توصيه ميشود  انگشت خود يا نوك خودكار را با توجه به سرعت خواندن  به آرامي زير لغات وجملات همزمان با چشم خود حركت دهيم .

           حال كه مشخص شد چگونه بايد يك متن انگليسي را خواند سئوال ديگري مطرح است كه آيا بايد متن را بطور كامل ترجمه كنيم ، يا بصورت جمله به جمله ترجمه كنيم يا بايد متن را كلمه به كلمه ترجمه كنيم . در واقع براي خواندن و درك مفاهيم (Reading Comprehension) يك متن انگليسي هيچ كدام از اين روش‌ها را نبايد به كار برد و پاسخ سئوال مطرح شده منفي مي‌باشد .  بخاطر اينكه هدف در اينجا اصلاً ترجمه نيست بلكه هدف خواندن و درك مفاهيم است.  ترجمه يعني برگرداندن متني از يك زبان به زباني ديگر براي استفاده افرادي كه توانايي فهم متن را به آن زبان نداشته باشند ،  مثلاً  ترجمه از زبان انگليسي به فارسي براي استفاده افرادي كه توانايي درك مطلب به زبان انگليسي ندارند و براي آنها متن به زبان فارسي ترجمه مي‌شود ، در حالي كه در درك مطلب يا خواندن و درك مفاهيم يعني خواندن يك مطلب و درك آن و فهم آن براي فرد خواننده ، اين فهم و درك در ذهن خواننده اتفاق مي‌افتد.  در درك مطلب گاهي از ترجمه استفاده مي‌شود.  تفاوت بين خواندن و درك مفاهيم (Reading Comprehension)  و ترجمه (Translation) نياز به توضيحات مفصل و جامعي دارد كه از حوصله اين بحث خارج است. حال اين سئوال ديگري مطرح است كه اگر نبايد يك متن را بطور كامل يا جمله به جمله ، و يا كلمه به كلمه ترجمه كرد پس بايد براي درك مطلب از چه شيوه‌اي استفاده كرد.

                براي روشن‌تر شدن موضوع فرض را به اين بگذاريم كه يك پاراگراف مثلاً ۱۰ سطري مد نظر است و قصد داريم كه آنرا بخوانيم و متوجه مطالب آن شويم.  براي صرفه‌جويي در وقت و انرژي و به حداقل رساندن ميزان ترجمه روش ذيل كه داراي سه مرحله است توصيه مي‌شود .

۱ – ابتدا متن را يك مرتبه با سرعت و بدون صرف وقت زياد جهت درك كليه نكات گرامري و معني كلمات

بخوانيد.  در حقيقت هدف از اين خواندن با سرعت اين است كه موضوع اصلي مورد بحث اين متن را متوجه شويم و بدانيم كه اين پاراگراف در مورد چيست و خلاصه مطلب را متوجه شويم كه اصطلاحاً اصل موضوع (gist) مطلب گفته مي‌شود.  مثلاً دريابيم كه آيا اين متن در مورد ادبيات است در مورد جغرافيا، تاريخ يا در مورد مطالب فني است. بطور كلي هدف از اين مرحله خواندن و درك موضوع اصلي و خلاصه متن مي‌باشد.

  • در مرحله دوم متن را با دقت خوانده و سعي در درك مطلب كرده و سعي كنيم كه لغات و گرامر متن را متوجه شويم. در اين روش مطالعه خواندن بار اول نيز به فهم بهتر مطالب كمك مي‌كند چون قبلاً متن را يكبار خوانده‌ايم. در اين مرحله اگر به كلمات جديد برخورد كرديم و معني را آن را متوجه نشديم ابتدا جهت درك معني آن به كلمه قبل و بعد از آن توجه كنيم، به كل جمله توجه كنيم ، به كل پاراگراف توجه كنيم ، اگر متن شامل نمودار، جدول، منحني، شكل نيز شود بايد به آنها نيز توجه شود، تمامي اين موارد به فهميدن كلمه جديد كمك مي‌كند. پس از انجام اين كارها اگر متوجه معني كلمه نشديم زير آن خط بكشيم. اين كار را تا آخر پاراگراف ادامه دهيم يعني تا پايان پاراگراف به كل مطلب، موضوع مورد بحث متن، تمامي كلمات، جملات، نمودارها و شكل‌ها توجه داشته و سعي كنيم معني كلمات را بفهميم و سعي در فهم كل پاراگراف داشته باشيم .  در مرحله دوم خواندن بيشتر از مرحله اول فهم و يادگيري اتفاق مي‌افتد چون متن را قبلاً يكبار خوانده‌ايم و حالا مرور مي‌كنيم .  در مرحله اول خواندن موضوع اصلي متن را متوجه شده و اكنون مي‌دانيم كه قرار است چه چيزي توضيح داده شود اين به يادآوري معني كلمات و درك معني آنها و فهميدن مطلب كمك فراواني مي‌كند.
  • در مرحله پاياني خواندن نيز متن را با دقت كافي مي‌خوانيم و به كل متن توجه داشته و از تمام اطلاعات مندرج در متن از جمله: نمودار، شكل، جدول، منحني و ديگر اطلاعات قيد شده در متن جهت درك مطلب استفاده مي‌كنيم و سعي كنيم با توجه به اين اطلاعات معني كلماتي را كه نمي‌دانيم و در مرحله دوم خواندن زير آنها خط كشيده‌ايم را حدس بزنيم. توجه داشته باشيم كه در اين روش حتي اگر حدس ما كاملاً درست نباشد امام معني كه حدس زده شده و به ذهن ما خطور كرده به معني كلمه نزديك بوده و خيلي از معني كلمه دور نيست. به اين دليل كه خواننده متن براي درك كلمه‌اي كه معني آن را نمي‌داند به تمام متن و جملات و كلمات و ديگر اطلاعات موجود در متن توجهت داشته و آنها را مدنظر قرار داده و اين توجه باعث مي‌شود كه معني حدس زده شده دور از موضوع متن نباشد.  اگر باز هم پس از بار سوم خواندن و رعايت نكات ذكر شده متوجه معني كلمه نشديم در اين مرحله از يك فرهنگ لغت استفاده مي‌كنيم و با توجه به متن نزديكترين معادل را براي اين كلمه مي‌يابيم.

با استفاده از اين روش سه مرحله‌اي با توجه به اينكه فرد توانايي حدس زدن و فهم كلمات جديد را پيدا مي‌كند و معني كلماتي را كه قبلاً خوانده ولي فراموش كرده است را بخاطر مي‌آورد و باعث مي‌شود كه كمتر به فرهنگ لغت مراجعه كند و اينكار موجب صرفه‌جويي در وقت و انرژي مي‌شود و در فرد اعتمادبنفس ايجاد مي‌كند كه بتواند در جاهايي كه فرهنگ لغت در دسترس نمي‌باشد بتواند متون انگليسي را بخواند و آنها را درك كند و يا حتي در مواردي كه فرهنگ لغت در دسترس است ولي وقت كافي براي استفاده از فرهنگ نباشد با استفاده از اين روش مطالعه مي‌توان به مطالعه متون انگليسي پرداخت.

جهت مطالعه يك كتاب پيدا كردن تمامي كلمات جديد در فرهنگ ضرورتي ندارد، حتي اگر با استفاده از روش مطرح شده درك و فهم معني كلمه‌اي برايمان مشكل باشد نياز نيست كه معني تك تك كلمات جديد را در فرهنگ لغت جستجو كنيم بلكه سعي كنيم كه فقط معني كلمات كليدي را در فرهنگ لغت جستجو كنيم يعني معني كلماتي را در فرهنگ لغت پيدا مي‌كنيم كه دانستن آنها به فهم مطلب كمك مي‌كند و ندانستن آنها باعث عدم فهم مطلب مي‌شود و ندانستن آنها باعث مي‌شود كه متن و موضوع مورد مطالعه را بخوبي متوجه نشويم و درك مطلب بطور كامل اتفاق نيفتد.  ميزان مراجعه به فرهنگ لغت و پيدا كردن معني كلمات جديد بستگي به موضوع متن و حساسيت آن دارد.  مثلاً براي مطالعه آزاد در اوقات فراغت كه هدف از مطالعه سرگرمي مي‌باشد ممكن است كه سعي شود معني كلمات حدس زده شود و اگر متوجه معني كلمه نشديم و اين كلمه كليدي نبوده و به درك مطلب خللي وارد نكند ممكن است براحتي از كنار آن بگذريم ولي اگر اين متن يك متن مهم و حساس باشد مثلاً متن تخصصي يا فني باشد براحتي از كنار كلمات نمي‌گذريم و هر جا احساس كنيم كه عدم فهم اين كلمه باعث فهم و درك ناقص متن شود اين كلمه را بايد ترجمه كنيم و معادل مناسبي بر آن بيابيم تا فهم مطلب بطور كامل انجام پذيرد.

مطالب گفته شده را مي‌توان به شكل زير خلاصه كرد:

اگر هدف از خواندن يك متن انگليسي، درك و فهم آن براي خودمان باشد بهتر از روش (Silent reading) با چشم خواندن استفاده شود و بدلايل مطرح شده از روش‌هاي بلند خواندن (Reading aloud) و يا لب‌خواني (Murmur) استفاده نشود.  بهتر است متن را يكبار سريع خوانده بدون صرف وقت و انرژي زياد براي درك تك تك كلمات، جملات و نكات گرامري بلكه سعي شود كه خلاصه متن و موضوع اصلي متن درك شود.  در بار دوم خواندن زير كلمات جديد خط كشيده و سعي كنيم با استفاده از متن، نمودار، چارت، شكل و كلمات قبل و بعد از كلمه جديد معني كلمه حدس زده شود. در مرحله سوم و آخر متن را بخوانيم و سعي كنيم معني كلمات را بروش مطروحه در مرحله دوم خواندن حدس بزنيم و اگر متوجه معني كلمات جديد نشديم از فرهنگ لغت استفاده كنيم و با توجه به متن معادل مناسبي را براي اين كلمات پيدا كنيم.

اين روش مطالعه متن انگليسي باعث افزايش سرعت خواندن و افزايش يادگيري متون انگليسي مي‌شود، اعتمادبنفس فرد را افزايش مي‌دهد و چون در اين روش از حدس زدن استفاده مي‌شود و فرد از دانسته‌هاي قبلي خود استفاده مي‌كند و در واقع فرد با استفاده از معلومات قبل خود سعي در كشف مجهولات مي‌كند و معني كلمات جديد را حدس مي‌زند و اين باعث خلاقيت او شده و باعث رشد او مي‌شود و باعث مي‌شود در يادگيري زبان انگليسي خلاقيت داشته باشد و همين موضوع انگيزه او را براي يادگيري افزايش داده و يادگيري زبان انگليسي براي او امري لذت‌بخش خواهد بود.  خلاقيت، افزايش سرعت خواندن، افزايش ميزان يادگيري، اعتماد بنفس و انگيزش، لذت‌بخش بودن فرآيند يادگيري، تسهيل و تداوم يادگيري زبان انگليسي را در پي خواهد داشت (منبع جزوه تدریس ept علی قاسمی قاسموند).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.